-
سال نو و حال نو و احوال نو
23 - فروردینماه - 1395 15:07
سلام سال نو مبارک البته تقریبا بیست و چند روز گذشته ، ولی خوب برای من و ابراز تبریکش اینجا اولش و هنوز نو ! حالتون چطوره ؟ بالاخره اومدم بعد از تقریبا دو ماه و نیم . . . یادتون پست های آخر رو چقدر غم داشت توش ؟ دوستان بالاخره آقای ف کار خودشو کرد . . . آقای ف چه بد کرد ؟!!!! من از همین جا دستای چرکولشو بوسه می زنم که...
-
من آمده ام
22 - فروردینماه - 1395 09:34
سلام من اومدم با دستهای پر ، با قلبی آرام و مطمین من اومدم با فکری باز ، با امید زیاد به آینده ، با لبخند روی لبهام ، با برق شادی توی چشمام من اومد م با فراموشی گذشته ، با به دست باد دادن تمام غصه ها ، من اومدم با توکل بر خدای مهربونم که تواین مدت تنهام نگذاشت ، با دستام که به زانوی خودم گذاشتم و گفتم : یا علی !!! من...
-
سلام
19 - اسفندماه - 1394 22:05
سلام دوستای مهربونم دارم با گوشیم تایپ می کنم حدود یک ماهه مشغول شدم دفتر بیمه ایران خداروشکرهزارمرتبه شکر توکل برخدا ایشالا از سال جدید روال روزمرگی نویسیمو شروع می کنم با روحیه ای خیلی بالا منتظرم باشید فراموشم نکنید دوستون دارم بی نهایت
-
بیکاری
10 - دیماه - 1394 11:32
سلام دوستان عزیزم یه چند وقتی نیستم راستش آقای ف کار خودشو کرد من الان بیکارم و شدیدا دنبال کار می گردم الان با گوشی تایپ می کنم برام دعا کنید ایشالا با خبرهای خوش بر می گردم
-
دوست را زیر باران باید برد . . . .
26 - آذرماه - 1394 10:31
بهاررا به خانه ام بیاور با گلخندت در جشنواره ی فصل ها . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . شیوا فرازمند منتظرم ، چشم انتظاری یکم سخت برام دیشب نتونستم راحت بخوابم ذوق و شوقی همراه با استرس همرام دوتا از دوستانم رو که الان جزوی از زندگیم شدن قراره ببینم می دونم خیلی دوستشون دارم ، می دونم خیلی برام مهمن ، می دونم...
-
نامه
18 - آذرماه - 1394 11:40
سلام ای بهترینم ! هنوز عاشق ترینم ! اگر از آشیانه دور دورم ، غم عشقت تو قلبم مونده با من از اون خوابی که اسمش زندگی بود ، همون عشق و همون غم مونده با من نگیرید عشق و از من ، که می میرم ز غربت ! دلم بادرد این عشق یه عمره کرده عادت !!!!! . . . . . تو ویرون من یه سرگردون ، فلک کارش همینه منو رسوای عالم کرد ، خودش...
-
سلام
10 - آذرماه - 1394 12:53
چشمام باز نمی شه ! خوابم میاد، خسته ام . . . سلام حالتون چطوره ؟ منم خوبم ، فقط خسته ام ، چند روزه که دارم مریض داری می کنم ، یکی از بهترین دوستانم یه جراحی داشت و چون کلا تو تهران غریب ، من می رم تا به کارهاش برسم الان من مامان سه تا بچه ام ، ووو که خیلی سخت بعضی مواقع واقعا دلم می خواد سرمو بکوبم به دیوار! اما خوب...
-
من کجا و آنچه می گویی کجا ؟
27 - آبانماه - 1394 18:59
داره بارون میاد ، مثل همیشه پاک می کنه همه چیزرو ، چرک و ناپاکی ها رو می شوره و می بره ، ولی تا وقتی بارون نیاد ، این زنگارا باید روی زمین بمونه دلم می خواد همه چیز صاف باشه ، تمییز باشه ، حتی اگه بارون نباره ، ای کاش می شد من تلاش می کنم . تا حالا شده کسی در موردتون نظرهایی داشته باشه که کاملا برعکس اون چیزی هست که...
-
کاش می شد هیچکس تنها نبود
21 - آبانماه - 1394 10:43
دلم این روزها خیلی گرفته مدام دارم فکر می کنم ، تمام تلاشمو می کنم تا به روم نیارم ، دلم نمی خواد کسی بفهمه کاری از دست کسی بر نمیاد آخه ! سعی می کنم خودمو مشغول کنم ، با خودم می گم کی ار فرداش خبر داره مگه ؟ خودمو گول می زنم ، اما فقط برای چند ساعت، دوباره همه چیز شروع میشه الان چند روزه معدم درد می کنه ، احساس می...
-
اندر احوالات اینجا ( قسمت دوم )
12 - آبانماه - 1394 12:16
روزهای اول برام خیلی سخت بود ، حتی اینکه نشون هم می دادم ، اما آقای ف اصلا براش مهم نبود و به قول خودش سی سال با همه جور آدمی سر و کله زده پس بنابراین می دونست چجوری باید رفتار کنه تا همه رو باب میل خودش بچرخونه با من مدام جلسه می گذاشت و مشورت می کرد که فلان کار رو چجوری باید انجام بدم مثلا می خواست از تجربه من...
-
اندراحوالات اینجا
10 - آبانماه - 1394 11:54
اصلا کی گفته زن باید بیرون خونه کار کنه ؟ اصلا کی این قانون رو وضع کرد که زن و مرد برابرن ؟ اصلا کی گفته که یه خانم که تو خونه هزار تا کار داره و می تونه زنانگیشو به هزار راه خرج کنه ، باید اول صبحی شال و کلاه کنه بیاد سر کاری مردانه که هیچ ظرافتی توش نیست آدم هایی رو تحمل کنه که هیچ تو شرایط تربیتی و شخصیتی و مرامی...
-
چهارشنبه های عاشقی
5 - آبانماه - 1394 10:09
آهسته تر بیا غوغا نکن که دلم با شور دردناک نفس های گرم تو بی تاب می شود آهسته تر بیا ، دلواپسم نکن برای خاطره بازی فرصت ، همیشه هست وقتی تو می رسی احساس می کنم سکوت می شکند ثانیه ها گرم می شوند فاصله ، از لای انتظار پنجره فرار می کند آغوش می شود تمام تنم از نگاه تو جایی برای کلام نیست خاطره ، خود با تمام آنچه هست میان...
-
روزهایی که گذشت
29 - مهرماه - 1394 11:41
حالم خوبه ! روزهام داره خوب می گذره خدا رو شکر زندگیم می گذره ، امیرحسین خوب دل به درس خوندن داده ، با صاحبخونه توافق انجام شد برای یک سال دیگه ، ارتباط و قرارهای دوره ای با دوستانم که خیلی برام مفیده شده روال زندگیم . هفته ای یک روز با پویا هستم و کلی از بودن کنارش انرژی می گیرم ، که شاید هم خوب بودنم بیشتر به بودن...
-
[ بدون عنوان ]
22 - مهرماه - 1394 18:58
با نام دوست می آغازم که هر چه هست از اوست ......